آیتالله جوادی آملی در پاسخ به پرسشی پیرامون موسیقی ضمن بیان خاطرهای در این خصوص، اقسام موسیقی و تفاوت غزل با ترانه را تبیین نمودند.
شهید احمد رضا احدی: دیگر نمی خواهم زنده بمانم،من محتاجِ نیست شدنم،من محتاج تو هستم،خدایا!بگو ببارد باران،کویر شوره زار قلبم سالهاست،که سترون مانده است،من دیگر طاقت دوری از باران را ندارم،خدایا دوست دارم تنها بیایم،دوست دارم گمنامِ گمنام بیایم،دور از هر هویتی. خدایا!اگر بگویی لیاقت نداری،خواهم گفت:لیاقت کدامیک از الطاف تو را داشته ام؟ خدایا دوست دارم سوختن را،فنا شدن را،از همه جا جاری شدن را،به سوی کمال انقطاع روان شدن را... یکی از دوستان گفتند:شهدا حرفی برای گفتن نگذاشته اند.. ولی من اعتقاد دارم،شهدایی مثل چمران ها و برونسی ها و همت ها،گوشه ای از دانسته های خود را نگفته اند....به این دلیل است که در این جامعه،هنوز به شهدا توهین می کنند و به سفر جنوب رفتن افراد را مسخره... کاش گوشه ای از معرفتِ اوستا برونسی را من و امثال من داشتیم.. اللهم عجّل لِولیک الفرج
این مرجع تقلید در پاسخ به این سئوال که به نظر شما، موسیقیهای متداول چه تأثیری بر روان آدمی میگذارد؟ مرقوم داشته است:
ابن سینا (رحمهالله) در نمط نهم اشارات و تنبیهات مینویسد: گاهی عارف به «نغمه رخم»، یعنی آهنگ ملایم نیاز دارد تا او را متّعظ کند. در درس مرحوم الهی قمشهای (قدسسرّه)، وقتی به این قسمت از شرح اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس حاضر بودیم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتیم تا جناب آقای ربّانی خراسانی که از علمای بزرگ تهران بود (یکی از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، یکی از غزلهای استاد را برای ما بخوانند که ایشان هم اجازه دادند.
گاه، مناجات یک جوان را اداره میکند. گاه نیز یک غزل یا قصیده، کمبودهای درونی او را ترمیم میکند؛ امّا لذت غزل هرگز در ترانه یافت نمیشود. ترانه لذتی کاذب ایجاد میکند؛ اما غزل شهدی است که لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است. غزلهای حافظ و سعدی چنین است.
به هر حال، اگر کسی خود را با ترانه سرگرم کند، در سنین بالاتر، خود متوجه میشود که با ذائقه او هماهنگ نیست، در حالی که انسان با مناجات و غزل انس دیگری دارد. غزل حافظ همیشه میماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بیشتر مأنوس میشود.
همه میدانیم که آهنگهای طربانگیز، خوی حیوانی را در ما زنده میکند. آهنگهایی که فرشتهمَنِشی را در آدم احیا میکند، به انسان سبکباری میدهد و بشر را از شهوت و غضب دور میکند نیز میشناسیم. به آهنگهای مشکوک گوش نمیدهیم.
* موسیقی بر سه قسم است:
1. موسیقیهایی که حالتی روحانی در انسان ایجاد میکند که اشکال ندارد.
2. موسیقیهایی که به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحریک میکند که این دسته نامشروع است.
3. دسته ای از موسیقیها هم مشکوک است، پس با داشتن راه صحیح، دیگر به دنبال مشکوک نمیرویم. خواندن غزلها و مناجاتها با صدای خوب، خصیصه ما ایرانیان است. ما ایرانیان به آواز بیش از نواختن علاقه داریم که بسیار خوب است و بیش از آن هم نیاز نیست.
در فرهنگ شیعی ما، مستحب است کسی که اذان میگوید، «صیّت»، یعنی خوش صوت باشد تا نیاز قوه سامعه تأمین شود. اشعار خوبی وجود دارد که اگر با صدای خوش خوانده شود، این نیاز انسان را تأمین میکند.
از طرفی، اشعاری که در اثر پیمودن این راه فرا گرفته، همه عمر برای او میماند و هرچه سن بالاتر میرود، بهره او از این اشعار بیشتر میشود.
Design By : Pichak |