شهید دکتر چمران یادداشتهای آمریکا 29 مِی 1960 «تُعِزُّ مَن تَشاء وَ تُذِلُّ مَن تَشاء» ای خدای بزرگ، ای ایدهآل غایی من؛ ای نهایت آرزوهای بشری، عاجزانه در مقابلت به خاک میافتم، تو را سجده میکنم، میپرستم، سپاس میگویم، ستایش میکنم که فقط تو، آری فقط تو ای خدای بزرگ شایسته سپاس و ستایشی، محبوب من تویی؛ ولی افسوس که اغلب تظاهرات فریبنده و زودگذر دنیا را به جای تو میپرستم. به آنها عشق میورزم و تو را فراموش میکنم. اگرچه نمیتوانم آنها را فراموشی بنامم؛ چون یک زیبایی یا یک تظاهر فریبنده نیز جلوه توست و مسحور تجلیات تو شدن نیز عشق به ذات توست. من هرگاه مفتون هر چیز شدهام، در اعماق دل خود، به تو عشق ورزیدهام؛ بنابراین ای خدای بزرگ، تو از این نظر مرا سرزنش مکن. فقط ظرفیت و شایستگی عطا کن نت هرچه بیشتر به تو نزدیک شوم و در راه درازی که بسوی بوستان بیانتها و ابدی تو دارم، ای سبزهها و خزههای ناچیز نظر مرا جلب نکند و از راه اصلی باز ندارد. در دنیا به چیزهای کوچکی خوشحال میشوم که ارزشی ندارند و از چیزهایی رنج میبرم که بیاساسند. این خوشحالیها و ناراحتیها دلیل کمظرفیتی من است. هنوز گرفتار زندان غم و اندوهم. هنوز اسیر خوشی و لذتم... کمند دراز آمال و آرزو بال و پرم را بسته ، اسیر و گرفتارم کرده و با آزادی، آری آزادی واقعی خیلی فاصله دارم. ولی ای خدای بزرگ، در همین مرحلهای که هستم احساس میکنم که تو مانند راهبری خردمند مرا پند و اندرز میدهی، آیات مقدس خود را به من مینمایی و مرا عبرت میدهی! چه بسا که در موضوعی ترس و وحشت داشتم. و تو مرا کمک کردی. چیزهایی محال و ممتنع را جنبه امکان دادی و چه بسا مواقع که به چیزی ایمان و اطمینان داشتم ولی توآن را از من گرفتی و دچار غم و اندوهم کردی و به من نمودی که اراده و مشیت هر چیز به دست توست. فعالیت میکنیم، پایین و بالا میرویم ولی عزت و ذلت فقط به دست توست.
Design By : Pichak |